سفارش تبلیغ
صبا ویژن
علم باطن رازی از رازهای خدای وحکمتی از حکمت های الهی است که در دلهای هر یک از اولیای خود که بخواهد می نهد [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
کوثر
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
اوقات شرعی

  • بازدید امروز: 5
  • بازدید دیروز: 4
  • مجموع بازدیدها: 205824
    » درباره من
    کوثر
    محسن

    » آرشیو مطالب
    یا زهرا (س)
    یا حسین (ع)
    یا علی
    بهار 1387
    پاییز 1386
    تابستان 1386

    » لوگوی وبلاگ


    » لینک دوستان
    فقط خدا رو عشقه
    ایحسب الانسان ان یترک سدی
    اسلام و آرزوهای صورتی من
    مسافر سحرا
    ایستگاه بهشتی
    روضه
    هیئت وارثان ثارالله (ع)
    بیت الرقیه (س)زاهدان
    امام حسن مجتبی (ع)
    بسیجی 57
    پایگاه رسمی هیئت رزمندگان شمیرانات
    بهشت
    sesaretah
    پایگاه فرهنگی هیئت فاطمیون قم
    انجمن علمی کامپیوتر پیام نور قم
    هیئت محبان حضرت فاطمه زهرا(س)
    هیئت علمدارمشهدالرضا(ع)
    پیامبر اعظم صل الله علیه و آله
    آفتاب
    سروده های من
    شلمچه
    یاس ها
    شهید آوینی
    رایحه عشق
    الجمعه سایت امام جمعه بابلسر
    دفترحفظ ونشرآثارحضرت آیت الله العظمی سیدعلی خامنه ا&
    من و تو
    پایگاه اطلاع رسانی هیئات مذهبی _ حرم
    قفنوس و درد دل با امام زمان
    سایت های مذهبی
    هیئت فاطمیون شهرستان بابلسر
    کوثر
    مرصاد امروز

    » لوگوی لینک دوستان


    » وضعیت من در یاهو
    یــــاهـو
    » موسیقی وبلاگ

    » طراح قالب
    »» مرغ روح

    دوباره مرغ روحم هوای کربلا کرد        دل رمیده ام را اسیرو مبتلا کرد

    زسرگذشت اشکم بلب رسیده جانم           که هرچه کرده بامن،فراق کربلا کرد



    نوشته های دیگران ()
    نویسنده متن فوق: » محسن ( جمعه 86/5/26 :: ساعت 2:55 صبح )
    »» فطرس ملک

    ... خسته، آزرده، درمانده و بی‌همــدم.

    (( ... بسوز که سزاوار این سوختنی، بساز که مجبور به این ساختنی، این بر تو که مورد قهر خدا قرارگرفتی رواست تا دیگران عبرت بگیرند و در اجرای فرمان حق قصور نکنند ... سبحانک یا رب سبحانک یا رب ... من خود می‌دانم مستحق این بختم، این عذاب را به جان خریدارم تا که خود نظری کنی سبحانک ... ))

    صدایی آشناست، صدایی که نوازشگر لحظات مجروحِ فطرس است؛ آری صدای بالهای نازنین روح‌الامین است.

    (( ... آرام بگیر فطرس گوش کن گویی او تنها نیست خیلِ فرشتگان خدا نیز با او هستند؟! یعنی چه شده؟ چه واقعة عظیمی رخ داده که اینچنین ملائکه از عرش بر زمین هبوط می‌کنند؟ هرچه هست خبر از خلقی عظیم دارد. یقین گُلی خلق شده که ملائکه برای استشمام آن گل می‌روند! امّا نه! شاید ماه دیگری خلق شده، یا خورشید دیگری، نه چه می‌گویم؟ که حتی وقتی خدا خورشید را خلق نمود این شور و همهمه نبود، اگر این مخلوق تا این حد عظمت داشته باشد حتماً ...

    روح‌الامین! روح‌الامین! تو را به خدا بگو چه شده؟ حسرت بال و پرزدن شما مرا می‌کشد؛ بیش از سوزش و شکستن بالم آزارم می‌دهد. به فطرس بگو که چه روی داده که اینچنین ولوله در عرشِ خدا افتاده، مگر بار دیگر ابوالبشری خلق شده چون آدم؟ یا بالاتر از او؟ نوری از جنسِ خدا ... )).

    جبرئیل پاسخ داد: (( رفیق پرشکسته، فطرس! کاش موردِ قهرِ خدا نبودی، ومی‌ دیدی که چه خبر شده؟ آری نوری و مولودی از نورِ خدا خلق شده او عزیز دل مصطفی که نه! خودِ مصطفی است. او جگرگوشة علی، دردانة زهرا ‌ست و پشتیبانِ مجتبی ست. اوخامس آلِ عباست که به اهل زمین هدیه داده شده است و ما برای تبریک به رسولِ خدا و اهلِ بیتش به حضورشان شرفیاب می‌شویم )).

    ـ درنگ جایز نیست. ـ

    (( خدایا، ای خدایِ مهربان مرا با روح‌الامین راهی کن که عرضِ تـــبریک به رسولِ تو داشته باشـــم))

    .(( کمکم کنید؛ که خداوند اجازة همراهی شما را به من داد، تحمل مرا هم تا زمین داشته باشید))

    (( بیش از این معطلی جایز نیست؛ فطرس را هم با خود می‌بریم به برکت این مولود، آتش قهر خدا فرونشسته و اجازة همراهی او با ما داده شده، زیرِ بالهایش را بگیرید ... )).
    زیباتر از این زمان خلق نشده و نخواهد نشد، بیت علی غرقِ نور است محل رفت و آمد فرشتگانِ خداست همه در شعفند همه به هم تبریک می‌گویند محفلِ انس کامل شده، چقدر این بزم دیدنی است، پنج آفریدة مقدسِ خدا احمد، علی، فاطمه، حسن و ... .

    نام او چیست همه منتظرند به چه نام او را صدا بزنند، او کیست که نیامده همه شیدایِ او شده‌اند؟!

    ـ همه از هم می‌پرسند.

    جبرئیل با پیغمبر زمزمه می‌کند همه ساکت شدند، چشم به لبهای رسولِ خدا دوختند امّا چرا پیغمبر خدا اشک می‌ریزد ... به ناگاه با صدای دلنشین نبی شوری به پا شد حسین . ... حسین؟ ... حسین! ... این نام برای همه آشناست. برای همه ملائکه، برای همه انبیاء و برای همة عالمِ، این نام نامی است که همة ملائکه، همه انبیاء و همة عالم را دگرگون کرده است.

    از فرشته شادی تا فرشتة ماتم از آدم تا خاتم و از ذره تا عالم.

    ـ دیگر کسی نمی‌پرسد که چرا پیغمبر اشک می‌ریزد.-

    حسین یعنی واسطة احسان قدیم، حسین یعنی خون خدایِ کریم و حسین یعنی ذبحِ عظیم.

    همه می‌خواهند برای او لالایی زمزمه کنند و در این بین فطرس از همه مشتاق‌تر، خود را به گاهوارة حسین نزدیک کرد.

    بالهای شکسته خود را به گهواره او زد؛ غرق در راز شد، نه! غرق در نیاز شد (( ... دیگر تنها نخواهم ماند دیگر خسته نخواهم شد، بعد از این نام تو مونسِ من است ذکر من بعد از این در آن جزیرة تنهایی این خواهد بود: سبحانک یا رب الحسین))

    (( شاید فطرس نفهمید امّا همه ملائکه دیدند که به یکباره بالهای شکسته و سوختة فطرس ترمیم شد و یا بهتراینکه، بالهای نو بدست آورد. امّا فطرس عجیب زمینگیر شده و اگر خواست خدا نبود، او از کنار گهوارة حسین تکان نمی‌خورد )).

    گویا ندایی از غیب می‌گفت:

    با عشق شرح راز کن، بر جمله عالم ناز کن، پرهای خود را باز کن، پرواز کن پرواز کن ...

     



    نوشته های دیگران ()
    نویسنده متن فوق: » محسن ( جمعه 86/5/26 :: ساعت 2:32 صبح )
    »» ماجراى حدود الهى

    در فتح مکه زنى از قبیله بنى مخزوم مرتکب سرقت شد و از نظر قضایى جرمش محرز گردى . خویشاوندانش ، که هنوز رسوبات نظام طبقاتى در خلایاى مغزشان به جاى مانده بود، اجراى مجازات را ننگ خانواده اشرافى خود مى دانستند و به تکاپو افتادند بلکه بتوانند مجازات را متوقف سازند. اسامة بن زید را که مانند پدرش نزد رسول خدا صلى الله علیه و آله محبوبیت خاصى داشت - وادار کردند به شفاعت برخیزد. او همین که زبان به شفاعت گشود، رنگ صورت رسول خدا صلى الله علیه و آله از شدت خشم برافروخته شد و با عتاب و تشدد فرمود: چه جاى شفاعت است ؟! مگر مى توان حدود قانون خدا را بلااجرا گذاشت ؟
        دستور مجازات صادر نمود. اسامه متوجه غفلت خود گردیده و از لغزش ‍ خود عذر خواست و استدعاى طلب مغفرت نمود براى اینکه فکر تبعیض ‍ در اجراء قانون را از مخیله مردم بیرون بنماید، به هنگام عصر در میان جمع به سخنرانى پرداخت و ضمن عطف به موضوع روز کردن ، چنین گفت :
        اقوام و ملل پیشین دچار سقوط و انقراض شدند، بدین سبب که در اجراى قانون عدالت ، تبعیض روا مى داشتند. هرگاه یکى از طبقات بالا مرتکب جرم مى شد، او را از مجازات معاف مى کردند، و اگر کسى از زیردستان به جرم مشابه به آن مبادرت مى کرد او را مجازت مى کردند. قسم به خدایى که جانم در قبضه اوست ! در اجراى عدل درباره هیچ کس فروگذار و سستى نمى کنم اگر چه مجرم از نزدیکترین خویشاوندان خودم باشد.
     منبع :یکصد و بیست درس زندگى از سیره حضرت محمد (ص )



    نوشته های دیگران ()
    نویسنده متن فوق: » محسن ( جمعه 86/5/26 :: ساعت 2:22 صبح )
    »» پاداش زنان

     پیامبر صلى الله علیه و آله در باب جهاد و پاداش مجاهدان سخن مى گفت . در این بین ، زنى بپاخاست و پرسید: آیا براى زنان هم از این فضیلت ها بهره اى هست ؟
        رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمودند: آرى ، از هنگامى که زنان باردار مى شوند، تا لحظه اى که کودکان خود را از شیر باز مى گیرند، همانند مجاهدان در راه خدا پاداش مى برند. و اگر در این فاصله ، اجل آنان فرا رسد و مرگ ایشان را دریابد، اجر و منزلت شهید را دریافت خواهند کرد.
    منبع :یکصد و بیست درس زندگى از سیره حضرت محمد (ص )



    نوشته های دیگران ()
    نویسنده متن فوق: » محسن ( جمعه 86/5/26 :: ساعت 2:8 صبح )
    »» پیش خدابزرگ باشید


    نوشته های دیگران ()
    نویسنده متن فوق: » محسن ( جمعه 86/5/26 :: ساعت 2:6 صبح )
    »» الهى‏نامه

    الهى ! بحق خودت حضورم ده و از جمال آفتاب آفرینت نورم ده.

    الهى ! راز دل را نهفتن دشوار است و گفتن دشوارتر.

    الهى ! یا من یعفو عن الکثیر و یعطى الکثیر بالقلیل از زحمت کثرتم وارهان و رحمت وحدتم ده.

    الهى ! سالیانى مى‏پنداشتم که ما حافظ دین توایم استغفرک اللهم در این لیلة الرغائب هزار و سیصد و نود فهمیدم که دین تو حافظ ما است احمدک اللهم.

    الهى ! چگونه خاموش باشم که دل در جوش و خروش است و چگونه سخن گویم که خرد مدهوش و بیهوش است.

    الهى ! ما همه بیچاره ایم و تنها تو چاره اى و ما همه هیچکاره ‏ایم و تنها تو کاره اى.

    الهى ! از پاى تا فرقم در نور تو غرقم یا نور السموات و الارض انعمت فزد.

    الهى ! شان این کلمه کوچک که به این علو و عظمت است پس یا على یا عظیم شان متکلم اینهمه کلمات شگفت لا تتناهى چون خواهد بود.

    الهى ! واى بر من اگر دانشم رهزنم شود و کتابم حجابم.

    الهى ! چون تو حاضرى چه جویم و چون تو ناظرى چه گویم.

    الهى ! چگونه گویم نشناختمت که شناختمت و چگونه گویم شناختمت که نشناختمت...

    الهى‏نامه استاد حسن‏زاده آملى



    نوشته های دیگران ()
    نویسنده متن فوق: » محسن ( پنج شنبه 86/5/25 :: ساعت 2:2 صبح )
    »» مبعث

    مبعث
    من برای احیای مکارم ومحاسن اخلاق مبعوث شدم



    نوشته های دیگران ()
    نویسنده متن فوق: » محسن ( دوشنبه 86/5/22 :: ساعت 2:29 صبح )
    »» شیعه باید اینطور باشه ...

    سخن گفتن درباره دیگران

    بکوشید بهتر از آنچه میل دارید مردم درباره شما بگویند شما درباره مردم بگویید.
    امام محمد باقر (ع)

    زنده دل بودن

    اندیشه کنید زیرا اندیشه مایه زنده دل بودن مردم بیناست.
    امام حسن (ع)

    سازگاری

    هرکه از سازگاری دست بردارد ناراحتی به سراغش آید.
    امام جواد(ع)

    سکوت و دانش

    سکوت و کم حرفی یکی از راههای دریافت علم و دانش است.
    امام رضا(ع)

    ترک گناه

    ترک گناه آسان تر از توبه است.
    حضرت علی (ع)

    ادامه مطلب...

    نوشته های دیگران ()
    نویسنده متن فوق: » محسن ( دوشنبه 86/5/22 :: ساعت 2:0 صبح )


    »» امان اهل زمینم

    امام مهدی ( عج ) :

      من مایه امان اهل زمینم ؛ چنان که ستارگان مایه امان اهل آسمان اند .

                                                                           بحارلانوار ، ج 78 ، ص 38



    نوشته های دیگران ()
    نویسنده متن فوق: » محسن ( دوشنبه 86/5/22 :: ساعت 1:40 صبح )
    »» راهی برای عذر خواهی

    امام حسن (ع):

     در مجازات خطاکار شتاب مکن و در میان خطا و مجازات ، راهی برای عذر خواهی قرار ده .

     

                                                                           بحارالانوار ، ج 78 ، ص 113



    نوشته های دیگران ()
    نویسنده متن فوق: » محسن ( دوشنبه 86/5/22 :: ساعت 1:39 صبح )
    <      1   2   3   4   5   >>   >

    »» لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    ازدواج فرزندان آدم چگونه بوده است؟
    [عناوین آرشیوشده]